پسر جوانی در یک کابین خلوت با پدرش ملاقات می کند. پدر مورد حمله یک گرگینه قرار می گیرد و خودش در هر ماه کامل یکی می شود. با این حال، پسر دائما سعی می کند به دیگران هشدار دهد، اما هیچ کس او را باور نمی کند.