لوسی جیکوبز یک دختر شهر کوچک است که سال اول تحصیلی خود را در یک دانشگاه بزرگ آغاز کرده است. وقتی لوسی برای تعطیلات روز شکرگزاری به خانه بازمیگردد، گمان میکند که در شرف افتادن بوقلمون است: معشوق دبیرستانیاش او را رها کرده است.