کریشنا به مفهوم عشق اعتقادی ندارد اما می خواهد هر چه زودتر ازدواج کند. او سانوی را ملاقات می کند و عاشق او می شود اما وقتی متوجه می شود که او در گذشته رابطه عاشقانه ای داشته است، او را رد می کند.