برونو آلیکسو پس از یک تصادف رانندگی به کما رفته و در بیمارستان بستری می شود. در حالی که دوستانش سعی می کنند او را بیدار کنند، برونو 5 کریسمس متفاوت از زمان های مختلف زندگی اش را به یاد می آورد و به یاد می آورد که چرا از کریسمس بسیار متنفر است.